ایالات متحده بحرانها
دولت «دونالد ترامپ» بحران زده ترین دولت های تاریخ آمریکاست؛ بی عملی «ترامپ» پس از سرنگونی پهپاد جاسوسی «هاوک» انفعال او پس از خروج از برجام، پروژه شکست خورده «معامله قرن» در کنار رسواییهای اخلاقی ترامپ در مسئله تماس تلفنی با مقامات اوکراینی در زمینه فعالیتهای اقتصادی فرزند «جو بایدن» رقیب انتخاباتی خود به انضمام رسوایی جنسی رئیسجمهور و درگیریهای این روزهای وی با دموکراتهای کنگره با اهرم فشار «استیضاح» همه گواه این مسئله است. «ترامپ» که در سال ۲۰۱۶ با وعده تحقق «آمریکای بزرگ و قدرتمند» پا به عرصه سیاست نهاد، با ایجاد قوانین نژادپرستانه انشقاق هویتی در جامعه آمریکا ایجاد کرد، نه تنها نتوانست به وعده خود عمل کند؛ بلکه امروز شاهد عزل و نصبهای متوالی و نیز بیصاحب ماندن برخی کرسیهای مهم امنیتی و سیاسی در آمریکا هستیم. بیاثر شدن تحریمهای ایران، ناتوانی در حل مسئله کره شمالی، شکست در ونزوئلا و سردرگمی در مقابل فشار کشورهای غرب آسیا برای مهار محور مقاومت در کنار ناتوانی در تأمین امنیت رژیم صهیونیستی نشان میدهد، آمریکا غرق در بحران است. بحرانی که تنها ابتکار ترامپ در مقابل آنها فرار از غرب آسیاست! با اعتراف به این نکته که حضور دولتهایی جز کشورهای غرب آسیا در این منطقه با هزینههای گزافی برای «مهمانان بیدعوت» روبهرو خواهد بود و بهتر است وی به جای تمرکز بر مسائل راهبردی منطقه به مقابله تجاری با چین و نیز بحث تعرفههای گمرکی نسبت به کشورهای اروپایی تمرکز کند.
میانجی ورشکسته
«امانوئل مکرون» که بسیاری از او به عنوان بازسازی کننده جایگاه فرانسه میدانستند حالا دچار مشکلات گسترده است، نخست، ظهور جنبش «جلیقه زردها» در فرانسه و دوم شکست تلاش شبانهروزیاش برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن. در بحران نخست، دولت جدید فرانسه با ادامه قوانین تبعیضگونه اجتماعی و نیز گسترده شدن چتر سرمایهداری بر نظام کارگری آن کشور و چالش مهاجران آسیایی و آفریقایی مواجه بود. تصویر پارادوکسیکال سرکوب جلیقهزردها در آن سوی «برج ایفل» و تماشای فینال جام جهانی فوتبال از سوی عدهای، آن هم در چند صد متری آن سرکوب خونین، تمثال واضحی از صورت وضعیت اجتماعی دو سال اخیر فرانسه است؛ دولتی که در مدیریت جامعه خود در تعارضات عمیقی قرار داشته و هنوز نتوانسته است عمق تاکتیکی محور مقاومت در غرب آسیا را هضم کند؛ اما مکرون در ابعاد بینالمللی نیز نتوانسته افتخاری برای سرزمین خود کسب کند. مکالمات چند ساعته او با رئیسجمهور «حسن روحانی» و «دونالد ترامپ» یکی از اقدامات پوچ مکرون بود. برای دولت فرانسه، اجلاس عمومی سازمان ملل بزنگاهی بود که در آن میتوانست به بروز یک «فتودیپلماسی» افتخار کند و در نهایت با تأمین نشدن منابع مربوط به «اینستکس»، این موضوع را از گردن خود وانهد؛ اما در نهایت با اعلام مواضع روشن ایران و گامهای اساسی خروج از برجام جمهوری اسلامی مواجه شد. فرانسه و دولت مکرون در دوران حضور گروههای تکفیری در غرب آسیا نه تنها حضور مفیدی نداشته، بلکه همواره درصدد ضربه زدن به قدرت موشکی جبهه مقاومت بود.
نزاع در خانهای به روی آب
«به جهنم بروید»، این جمله خطابه «آویگدور لیبرمن» یکی از چهرههای سرشناس رژیم صهیونیستی و رئیس حزب «اسرائیل خانه ما» است که خطاب به وزرای کابینه نتانیاهو گفته شد. انتخابات اخیر در رژیم صهیونیستی و شکست «نتانیاهو» یکی از بحرانهای اساسی درون دولت صهیونیستی بود. اوضاع آنچنان اختلافی و بحرانی پیش میرود که «لیبرمن» درباره خطابههای خود کاملاً صریح به وزرای دولت صهیونیستی میتازد. با وجود این، «بنیامین نتانیاهو» مهمترین مخالف نسبت به اقدامات محور مقاومت در چند سال اخیر اگر چه به ظاهر و پس از انتخابات، مأمور تشکیل کابینه جدید شد؛ اما وی نیز در این امر شکست خورده است. ابتدای این ماه بود که نتانیاهو اعلام کرد، «بنی گانتس» رهبر حزب آبی و سفید با درخواست وی برای تشکیل کابینه فراگیر با نخستوزیری چرخشی موافقت نکرده است و از این رو نخستوزیر رژیمصهیونیستی قادر به تشکیل کابینه نیست.
پس از اعلام رسمی نتایج انتخابات سراسری در فلسطین اشغالی از سوی کمیته مرکزی انتخابات و مشخص شدن عقب بودن یک کرسی حزب لیکود از ائتلاف آبیوسفید، «ریولین» تشکیل کابینه را به تعویق انداخت؛ از این رو دولت صهیونیستی در شرایط فعلی در «بیدولتی» به سر برده و حملات احزاب نسبت به یکدیگر در بالاترین سطح خود قرار دارد. این همه مصیبت نتانیاهو به منزله یکی از اعضای اصلی جبهه ضد مقاومت نیست پرونده فساد اقتصادی او و نزدیکانش همچنان باز است.
ترس از سقوط
تمامیت خواهی و قدرت طلبی «محمدبنسلمان» شاهزاده جوان عربستان، که به شکل آسانسوری در ساختار قدرت رژیم سعودی بالا آمده بود سیاست «خصومت پنهان» آل سعود با محور مقاومت را به سیاست «خصومت فاحش» تبدیل کرد، او ابتدا وارد جنگ یمن شد، جنگی که براساس برآورد مجله «دانشگاه هاروارد»، ماهیانه ۱۲۰ میلیارد دلار برای «آلسعود» داشته است. رقمی که با توجه به بحرانهای اقتصادی امروز عربستان، سرسامآور است. علاوه بر این کاهش 3 درصدی رشد اقتصادی این کشور براساس گزارشهای «صندوق بینالمللی پول» در سال ۲۰۱9میلادی، کاهش ۱۵ درصدی صادرات نفت عربستان سعودی در پنج سال اخیر عمق بحران عربستان سعودی را نشان میدهد. این در حالی است که حمله اخیر انصاراللّه به تأسیسات نفتی «آرامکو» درست پیش از ارائه سهام این شرکت یکی از ضربات مهلکی بود که محور مقاومت و در رأس آن مجاهدین یمنی به عربستان وارد کردند. افزون بر اینها، مسئله قتل جمال خاشقجی در سفارت عربستان در ترکیه و قتل زبدهترین بادیگارد سلطنتی در ماه گذشته که در هر دو پرونده از محمدبنسلمان به عنوان متهم ردیف اول نام برده میشود؛ رژیم سعودی را به شدت تحت فشار قرار داده است.
البته این نیز پایان بحرانهای آلسعود نیست و از دست رفتن جایگاه عربستان میان کشورهای عربی و مسلمان، شکست در ایجاد ائتلاف ضد ایرانی در منطقه، شکست در تحریم قطر و موارد بسیار دیگر را میتوان به این فهرست افزود.
تعلیق دموکراسی
پیروزیهای جبهه مقاومت در آن زمان که «دیوید کامرون» در پست نخستوزیری تکیه زده بود، یک تلاقی تاریخی بین آغاز افول سیاسی بریتانیا در اروپا و شروع دوران گذار از اتحادیه اروپا را ساخت. این روند تا به امروز و روی کار آمدن «بوریس جانسون» ادامه دارد، جانسون جایگزین «ترزا می» شد که نتوانست برای حل مسئله برگزیت رویکرد مناسبی اتخاذ کند و به اجبار با پست نخستوزیری خداحافظی کرد. با روی کارآمدن بوریس جانسون و بالا گرفتن قوانین سختگیرانه مهاجرتی و اقتصادی در بریتانیا، بحران «برگزیت» تشدید شد.
«تعلیق مجلس عوام» آن هم با دستور ملکه، نزاع سیاسی بین دو جریان «محافظهکار» و «کارگری» انگلیس را در پی داشت که نشان میدهد، امروز بریتانیا در شکنندهترین وضعیت درونی قرار دارد. تنشهای اجتماعی در بریتانیا با تعلیق مجلس به قدری بالا گرفت که در همین ماه اخیر، «بوریس جانسون» خطاب به مجلس، «عزل خود» یا «پیش بردن برگزیت» را یک راه انتخابی نهایی در برابر نمایندگان مجلس معرفی کرد. جانسون با اصرار خود عملاً کل بریتانیا را از اتحادیه گمرکی اروپا خارج خواهد کرد و این یعنی پس از سالیان سال حتی صادرات و واردات بین شمال و جنوب ایرلند نیز مشمول تعرفه میشود. سردرگمی سیاسی در بریتانیا سبب شده است عملاً دستهای استعمارگر پیر در پوست گردو بماند و رؤیای بازگشت دوباره به غرب آسیا و مقابله با محور مقاومت در اذهان دولتمردان انگلیسی بیش از همیشه محال شود.
بر سر عقل آمده؟
امارات متحده عربی را میتوان شکنندهترین مخالف محور مقاومت توصیف کرد. سرزمینهای کوچک با نیروی کار عموماً خارجی، اقتصاد متوسل به امنیت و البته رهبرانی که در بیشتر مواقع تسلیم مواضع عربستان سعودی میشوند. امارات و برخی دیگر از کشورهای عربی غالباً در برابر محور مقاومت از دو سو مقابله میکردند، در روزهایی که داعش و برخی دیگر از گروههای تکفیری در عراق و شام حیات داشتند، با پشتیبانیهای گزینشی خود از مخالفان دولت قانونی سوریه عملاً در برابر خواست مردم سوریه و تلاشهای محور مقاومت ایستادند؛ اما در پرده دوم و در یمن، با تحمیل یک جنگ هزینهساز به شهروندان خود و در نهایت تلاش بیوقفه برای تسلیم کردن انصاراللّه در یمن، سعی داشتند یکی از رئوس محور مقاومت در منطقه را از پای درآورند، اما محور مقاومت یمن با تعمیق راهبردهای خود به خاک امارات ورق را برگرداند. بررسیهای امروزی ما به نقل از «آسوشیتدپرس» میگوید بین ۵۰ تا ۷۵ درصد از نیروهای اماراتی از یمن عقبنشینیکردهاند. امارات و اقتصاد این امیرنشینهای خلیجفارس عموماً منوط به «امنیت سرمایهگذاری» است و ناامنی در منطقه سبب ضربه به اقتصاد امارات متحده عربی خواهد شد.
سقوط شدید بورس دبی و ابوظبی پس از حمله به فرودگاه ابوظبی [مهمترین امیرنشین این منطقه] در ماه می ۲۰۱۹ پیام روشنی از جانب محور مقاومت نسبت به مداخلات سیاسی اماراتیها بود. این در حالی است که امروز امارات پروژه ترک اردوگاه ائتلاف عربی علیه محور مقاومت را کلید زده است.